پرويز ملكزاده، اين جملات را آنقدر با انرژي به زبان ميآورد كه يادمان ميرود داريم با مردي گفتوگو ميكنيم كه بيش از 6دهه از عمرش سپري شده است. يافتههاي اين معلم بازنشسته پرتلاش در مورد گياهان و درختان غيرقابل باور است. خودش ميگويد هلنديها و ژاپنيها امانم را بريدهاند. تماسهاي پي در پي محققان كشورهاي مختلف و دعوت او به كشورشان هميشگي است. آخر مگر ميشود درخت 5سانتيمتري ميوه بدهد!؟ زردآلو خوشهاي هم مگر وجود دارد!؟ ملكزاده ميگويد اينهايي كه در موردش ديده و شنيدهايم تنها گوشهاي از تحقيقات به ثمر رسيده او هستند.
از صفر شروع كردم
ميگويد عشق به طبيعت و محيطزيست چيزي نيست كه بتواند برايش تعريف يا كلمه خاصي پيدا كند. ملكزاده از بچگي باطبيعت خو گرفته به گفته خودش عشق به طبيعت از پدرش برايش به ارث مانده؛ «كودكي من سرشار بود از عشق و علاقه به گل و گياه. من با انس ودوستي با طبيعت بزرگ شدم. گذشتهام را خوب بهخاطر دارم و هنوز هم كه هنوز است بهترين لحظاتم را در دامن طبيعت ميگذرانم. آن روزها به شكل آب دادن به درخت تشنه، غذا دادن به گنجشك گرسنه و بازي در طبيعت سبز وخرم بود وحالا كه سالها ميگذرد نهتنها ذرهاي از آن علاقه كم نشده بلكه روزبهروز با ديدن اين همه شگفتيها علاقهام به طبيعت بيشتر ميشود. هيچوقت نتوانستم قطعه زميني بخرم. از طرفي طاقت دوري از طبيعت را هم نداشتم، به همينخاطر ازپشت بام خانهمان شروع كردم.» پرويز ملكزاده معلم بازنشسته و پژوهشگر برتر علوم باغي با گفتن اين حرفها از باغ شگفت انگيز كوچكش روي پشتبام ميگويد: «خانهام 200متربودكه حياط آن70مترمي شد و پشتبامش 130متر. حياط پشت بام روي هم رفته 200متر فضا به من ميداد. فضايي كه ميتوانستم آن را تبديل به يك باغ كنم. معطل نكردم، آستينها را بالا زدم و شروع كردم به كاشت درخت وسبزيجات مختلف. نگذاشتم گلخانه داخل منزل هم بينصيب بماند.» آقاي ملكزاده اهل همدان است. او حتي براي شرايط سردسيري آب و هواي همدان هم نقشههاي عجيبي كشيده و ميوههايي را پرورش داده كه فقط در مناطق گرمسيري رشد ميكنند مانند موز و آناناس؛ باور ميكنيد؟
سراب زمين سنگلاخي
ماجرا صاحب زمين شدن آقاي ملكزاده برميگردد به دهه70. همان سالهايي كه برنامه پرمخاطب ديدنيها پخش ميشد؛ « مستند باغبان باغ جادو مستندي بود در مورد باغ پشت بامي من. اين مستند از برنامه ديدنيها روي آنتن رفت. راستش فكر نميكردم پخش شدن اين مستند از تلويزيون تا اين حد تأثيرگذار باشد.» منظور آقاي ملكزاده از تأثيرگذاري قطعه زميني است كه مسئولان همداني با ديدن اين مستند در اختيار او قرار دادند؛ زميني به مساحت 12هزار مترمربع؛ «عاشق به معشوق رسيده بود. سر از پا نميشناختم. آنقدر خوشحال بودم كه نگاه سنگلاخها نكردم؛ زميني سنگلاخي در دل الوند. كوه را با زور بولدوزر، لودر و... هموار كردم. زمين هموار آماده بود و نياز به چيزي بود كه به اين زمين خشن حيات ببخشد. يك چاه، 2 چاه، 3 چاه، 4 و 5 چاه حفر كردم. اما كف هيچ كدام از اين چاهها خيس نشد و زمينم هيچوقت از آب چاه سيراب نشد. اشكال كار اينجا بود كه ابتدا درخت كاشتم وبعد چاه زدم غافل از اينكه اين دره آب ندارد.»
كمتر ميخوابم تا بيشتر زندگي كنم!
زمين بيآب بود اما آقاي ملكزاده نميخواست به اين زوديها دست از كار بكشد و نااميد شود. او نهالهاي نوپا را آبياري كرد. باتانكر آب شروع كرد و هنوز هم كه هنوز است از طريق تانكر اين درختان را آبياري ميكند؛ «اين روش آبياري وقت و انرژي زيادي ميگيرد. اما زود نااميد نشدم. هنوز هم درختان من همانطور آبياري ميشوند كه شما در خانه به گلدانهايتان آب ميدهيد. يك آبپاش بهدست ميگيرم و يكي يكي درختان را آبياري ميكنم. 12ساعت در روز كارم همين است. اما 12ساعت ديگر وقت دارم. ميگويند انسانها ثلث عمرشان در خوابند. خب من تلاش ميكنم كمتر بخوابم تا بيشتر زندگي كنم. درشبانهروز بهنظرم 4ساعت خواب كافي باشد. 8ساعت فرصت دارم تا در مورد درختان تحقيق كنم.» انرژي و كوشش آقاي ملكزاده تحسين برانگيز است. او سرمايه جاودانگي را كار ميداند و از اين نوع زندگي كردن لذت ميبرد؛ «آدمهايي كه قصه زندگي مرا ميشنوند تصور ميكند كه دارم زجر ميكشم اما اصلا اينطور نيست من عاشق كار و زندگيام هستم.»
پول اهميت ندارد
شايد براي شما هم اين سؤال پيش آيد كه آقاي ملكزاده در اين سالها با اين همه تلاش و كار بيوقفه چقدر پول به جيب زده؟ اما نكته اينجاست براي اين مرد 60ساله تنها چيزي كه بياهميت است، پول است. ميوه درختان باغ جادو هيچوقت فروخته نشده و نميشود! ميوههاي اين باغ اهدا ميشود؛ « قصدم پول درآوردن نيست. ميوههاي اين باغ بهدست كساني ميرسد كه درآمدشان آنقدر اندك است كه كفاف خريد ميوه را نميدهد.» آقاي ملكزاده محصولش را در ميان فقراي پايين شهر تقسيم ميكند و ميگويد: «براي من همين حقوق بازنشستگي كافي است.»
همسرم از دستم عاصي است!
باغبان باغ جادو 2 فرزند دارد كه به گفته خودش چندان علاقهاي به باغداري ندارند و او هم بچهها رااجبار به اين كار نميكند؛ «همسرم از دست من عاصي شده(خنده) تا ميآيد به اين باغ، آبپاش را به دستش ميدهم و ميگويم درختان را آبياري كن. واقعيت اين است كه او هم عاشق اين كار است و تمام اين سالها دوشادوش من كار كرده و در كنارم بوده. اما براي اينكه عريضه خالي نباشد غر هم ميزند. (خنده).»
سالمترين محصول
آقاي ملكزاده بهترين و سالمترين محصول را پرورش ميدهد. او در اينباره ميگويد: «من با كودهاي شيميايي ميانه خوبي ندارم. تا به حال حتي به اندازه يك ارزن هم از آنها استفاده نكردهام. اين كودها علاوه بر اينكه ميوه را فوقالعاده بيمزه ميكند، عوارض و بيماري زيادي را نيز از طريق ميوهها به انسان انتقال ميدهد. متأسفانه كشاورزان و باغداران تصور ميكنند تنها به وسيله اين كودهاست كه ميتوانند مقدار محصولشان را چند برابر كنند. اين تصور غلطي است. اگر واقعا اين كاره باشند هيچوقت سراغ كودهاي شيميايي نميروند.» آقاي ملكزاده هميشه در پي كشف ناشناختههاست. او بهدنبال اين است كه غيرممكنها را ممكن كند. محقق همداني بهخاطر ريشهكن كردن كودهاي شيميايي معجون جادويي كشف كرده كه صدها برابر بهتر از كودهاي شيميايي عمل ميكند و كاملا طبيعي است؛ «كافي است اين معجون را يكبار پاي درختان خانهتان بريزيد آن وقت است كه با عصبانيت ميآييد سراغ من! چراكه استفاده از اين كود باعث ميشود شاخههاي درختانتان بشكند! درختي كه از اين معجون سيراب شود آنقدر ثمر ميدهد كه شاخه هايش از شدت بار زياد ميشكند.»
دغدغه من؛ از فرصتها حداكثر استفاده را بردن
«ژاپنيها اين روزها درختهاي مينياتوري پرورش ميدهند. اين درختان ميوههاي فانتزي و كوچولويي دارد كه مزه آب ميدهند. من معتقدم كه در اين دنيايي كه نياز به مواد غذايي روزبهروز بيشتر ميشود و مردم قاره آفريقا با گرسنگي و سوءتغذيه دست و پنجه نرم ميكنند. پرورش ميوههاي فانتزي كار بيهودهاي است. اگر قرار است محققي كاري انجام بدهد بهتر است سالمترين ميوه و پربارترين درختان را پرورش بدهد. اين افكار دغدغه من است. چرا بايد سالها منتظر رويش درخت نشست بيآنكه ثمري در كار باشد؟ بايد كاري كرد كه درختان از همان ابتداي رويش، ثمر هم بدهند تا زمان از دست نرود. » 20سال آقاي ملكزاده اين ايده را در سر داشت تا اينكه همين چند وقت پيش توانست ايدهاش را عملي كند. آقاي محقق، درختاني پرورش داد كه با 5سانتي متر قد آلو و زردآلو و... ميدهند. نتايج اين موفقيت آنقدر بازتاب داشت كه از چندين كشور مختلف با آقاي محقق تماس گرفته شد؛ «بلژيك، هلند و حتي ژاپنيها هم با من تماس گرفتند كه با آنها همكاري كنم و نتايج تحقيقاتم را در اختيارشان قرار بدهم. اين كشورها خوب ميدانند كه تنها با در اختيار داشتن تئوري اين تحقيقات كاري از پيش نميبرند. اين كار نياز به آموزش دارد. آنها از من خواستند كه به كشورشان مهاجرت كنم. اما من در اين خاك به دنيا آمدهام، روي اين خاك كار كردهام و روي همين خاك خواهم مرد.»
نتيجه يك عمر تلاش
در اين باغ حيرتانگيز درختان خيلي كم برگ دارند. عجيب است روي شاخه اين درختان بيشتر ميوه ديده ميشود تا برگ؛ «سعي ميكنم همه ميوه را بهصورت خوشهاي پرورش بدهم تا بيشترين ثمر را بدهند. اينجا آلو، زردآلو و هلو مانند انگور خوشهاي به عمل ميآيند. رويش در گياه بسيار مهم است اما رويشي كه ثمر بدهد. در اين باغ رويش درختان يعني رويش ميوه، نه برگ و شاخه. به جرأت ميتوانم بگويم يك درخت آلوي متوسط در اين باغ 20برابر يك درخت آلوي متوسط ديگر ميوه ميدهد.» نهتنها شاخهها بلكه تنه درختان اين باغ هم ثمر ميدهند! «هدف از كاشت درخت ميوه اول باردهي است. پس نبايد زمان را از دست داد اگر قرار است در سال يكبار درخت ميوه به بار بنشيند پس بايد بيشترين استفاده را كرد.»
آقاي ملكزاده در اين سالها بيش از 60نوع درخت ميوه پرورش داده كه خيلي از آنها در جهان تك هستند. درختان منحصر به فردي كه هوش از سرتان ميبرد؛ گلابيهاي سرخوسياه، زرد آلوي مجنون كه شبيه شاه توت است، پرورش 32نوع انگور كه يكي از آنان طعم تمشك ميدهد و همينطور ميتوان از عناب و زرشك و زعفران گفت كه خاص مناطق گرمسيري است اما آقاي محقق توانسته در دامنه سرد الوند اين ميوه را پرورش بدهد. در كنار اين درختان حيرتانگيز درختي وجود دارد كه عجيبترين درخت ميوه اين باغ بهحساب ميآيد. درختي كه 11نوع ميوه ميدهد؛ «11گونه ميوه همگون روي يك درخت پايه، پيوند دادم كه خوشبختانه هر11 ميوه روي اين درخت به بار مينشيند. 4نوع آلو، هلو، زردآلو، شليل، گوجه سبز از ميوههاي اين درخت است. درخت 11ميوه بازديدكنندههاي اين باغ را حسابي متعجب ميكند. مردم در مورد اين درخت خيلي كنجكاوند.» بيش از ۱۰ نوع سيب با يك پايه مشترك، گردو با بار خوشهاي و ۲۸ قلو، انواع آلو با ميوه خوشهاي و خواص درماني، انواع زردآلوي پيوندي از ديگر محصولات اين باغ استثنايي و شگفتانگيز است. در كنار چنين ميوههايي بوتههاي سرشار از بادام، فندق، سماق و عناب نيز به وفور ديده ميشود.
آقاي ملكزاده در مورد اسرار پرورش اين گياهان ميگويد: «تنها در ژنتيك اين گياهان دست ميبرم و بيشتر روي پيوند آنها كار ميكنم. تا به حال نشده درخت يا گياهي را پيوند بزنم و نگيرد. در واقع من وقت گذاشتم با اين گياهان زندگي كردم تا آنكه توانستم به اسرار آنها پي ببرم؛ اسراري كه اصلا سخت و مشكل نيست. تنها لازم است در مورد گياهان بيشتر تحقيق كنيم.»
سفيران سبز؛سرمايههاي من
محقق 60ساله هنوز هم كه هنوز است دست از ادامه شغل اصلياش برنداشته. درست است كه پس از 30سال تدريس اكنون بازنشسته آموزش پرورش است اما خودش اعتقادي به بازنشستگي ندارد و هفتهاي چندبار سر كلاسهاي سبز ميرود. سفير سبز نام آشنايي براي كودكان همداني است. كلاسي كه در آن به كودكان طرز برخورد با گياهان و پرورش آنها را آموزش ميدهد؛ «وقتي عاشق كارت باشي ديگر حدو مرز نميشناسي. عالم بيعمل زنبور بيعسل است. باكمال ميل و به رايگان تمام اندوختههاي عمرم را در اختيار كودكاني ميگذارم كه در آينده بزرگترين محققان وپرورشدهندگان گل و گياه شوند. اين شهر كشاورز و باغدار زياد دارد. نسل آينده هم همين مسير را طي خواهند كرد پس سرمايههاي من همين كودكان هستند همين شاگردان كوچكي كه از همين الان سفيران سبز اين مملكت بهحساب ميآيند.»
نظر شما